الیناالینا، تا این لحظه: 15 سال و 5 ماه و 10 روز سن داره

الینا فرشته کوچک خوشبختی

حکایات من و الینا

1392/9/6 0:12
نویسنده : مامان شیدا
1,784 بازدید
اشتراک گذاری

 If the picture does not load, press F5!

عروسک قشنگ من تازگیها خیلی قرتی شدی همش جلوی آیینه هستی وقتی موهات رو میبندم با یه وسواسی خودت رو تو آیینه نگاه میکنی و بعضی وقتها میگی مامانی اصلا خوشگل نشدم یه جور دیگه ببند .یا ازم لوجه بت   (روژ لب)میخواهی وقتی هم که بهت میگم دخترا نباید آرایش کنند میگی یعنی دخترا نباید خوشگل بشن تعجب.میگم شما همینجوری هم زیبا هستی  دخترا میتونن لاک بزنند و موهاشون رو قشنگ ببندند اما زیر بار نمیری تا میبینی مامان رژ زده میگی مامانی یه بوس بده جیجرم حال بیاد بعد لبهات رو محکم به لبم میمالی تا تموم رژ مالیده بشه روی لبهات متفکر آخر سر مجبور شدم برات چرب لب بخرم تا دست از سرم برداری آخ

 

                      

 If the picture does not load, press F5!

 

 ساعت 1:30شب بود میخواستم برم بخوابم که صدام کردی مامانی من گمشمه  با هم به آشپز خانه رفتیم کمی بیسکوبیت بهت دادم شیر نداشتیم گفتم نوشابه بدم باهاش بخوری تو هم که عاشق نوشابه گفتی بله بعد از خوردن وفتی داشتی میرفتی بیرون گفتی مامان سلام بر حسین نگفتم گفتم چرا گفتی آخه اونا تشنشون بود آب میخواستند نوشابه که نمیخواستند من نمیدونستم بهت چی بگم فقط لبخند زدم و بوسیدمت و بعد از رفتن تو کلی خندیدم آخه من چی بگم به تو بروجک

 

If the picture does not load, press F5!

 

 مامان من چی کاره بشم  من: نمیدونم خودت چی دوست داری .مامان من میخوام پرستار بشم گفتم هر شغلی که دوست داشتی انتخاب کن .  اگه پرستار بشم میتونم عروس بشم ؟ من:بله که میتونی .پرستار ها هم میتونن بجه دار بشن ؟ من : بله   پس من حتما پرستار میشم  تنها چیزی که برات مهمه  اینه که مامان بشی

 If the picture does not load, press F5!

 

چند وقت پیش رفتی پالتو ت رو پوشیدی و آمدی میگی مامان برام یه عروسک میخری میگم مامان جان شما این همه عروسک داری برای چی میخواهی ؟میگی آخه دلم درد میکنه تو شیمکم نینی دارم برام عروسک بخر تا از شیمکم بیاد بیرون دیگه گفتم آخه مامان جون مگه تو چند تا بچه میخواهی ؟ یه نازی کردی و دستت رو گذاشتی رو دلت و گفتی هفت تاتعجب فکر کنم میخواهی جبران مامان رو بکنی من هم قول دادم فردا برات بخرم تا دیگه درد نکشی  نیشخند

 

 عسل بانو

پارسال  یه سریالی ماهواره پخش میکرد که بازیگراش خیلی مشروب میخوردند و شما از گیلاس به هم زدنشون خوشت میامد و هرچی تو لیوان میریختیم که بخوری میگفتی اول بزن به سلامتی پارسال رفتیم مشهد تو رستوران هتل همه ساکت داشتند غذا میخوردند یه مرتبه بلند داد زدی مامانی بزن به سلامتی همه برگشتند نگاهت کردند من هم از خجالت آب شدم خجالت آش نخورده و دهان سوخته آخه یکی از خط قرمزهای ما مشروبات و...هست حالا مردم فکر کنند که ....ای وای به خاطر همینه که میگن ماهواره بد آموزی داره .وقتی برگشتیم دیگه عطای ماهواره را به لغایش بخشیدیم و جز  tv وطن هیچ ندیدیم

 

If the picture does not load, press F5!

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (16)

مامان الینا
4 شهریور 92 11:10
وای خدا یه الینای ناز دیگه کی میشه الینای منم این اندازه ای بشه!!!!


تو یه چشم به هم زدن بزرگ میشن اون وقت دلت برای بچگیشون تنگ میشه از لحظه لحظه ها تا میتونی لذت ببر
خاله فهیمه
4 شهریور 92 14:43
الی ناز نازی من ... فدای قرتی بازیهات .... خاله به من هم لوجه بد میدی ؟؟؟؟

خاله جونم بیاخونمون برات بزنم .برای مهتا هم بزنم خوشگل بشه

مامان عبدالرحمن واویس
4 شهریور 92 17:27
فداتشم قرتی کوچولو


خدا نگنه عزیزم گل پسرهات رو ببوس
مامی کوروش
6 شهریور 92 10:59

ماشا... به این زبون !
عزیزم هفت تا بچه یک کم زیاد نیست !


خوب خاله جون باید جبران مامانی رو بکنم دیگه من که خواهر برادر ندارم مامانی زود تهنا میشه میخوام من میرم سر کار مامانی سرش گرم بشه
مریم (مامان ثنا جون)
7 شهریور 92 17:47
سلام الینا جون تو هم که قرتی شدی


بدتر از همه مشروب هم که


من میدونم اون موقعه مامانت چه حالی شده


خو بچه همینه دیگه ما هم دیگه ماهواره نگاه نمیکنیم


سلام مریم جونم قرتی چه جورم. خاله مشروب چیه بچه ام فکر میکنه نوشیدنیه (آب میوه و نوشابه )الی هم عاشق مایعاته بهش گفتم خارجی ها رسمشونه .
آره مریم جون از خجالت داشتم آب میشدم میرفتم زیرزمین آخه این چیزا خط قرمز خانواده ما هست بعد مردم فکر کنند .... امان از دست این وروجک ها .ثنا جونم رو ببوس :



مامان آروین
7 شهریور 92 21:15
الهییییییییییییییییی قربون دختر قرتیم بشم
عزیزم تو همینجوری ماهی فرشته ای عرووووسکی قربون شیرین زبووووووووووووووووووووووووووونیت
چه ژستی هم داره . شیدا جون این وروجک از طرفم بوووووووووس بارونش کن


خدا نکنه خاله جون مهربون . این برای شما و آروین جون خودم
آیسان مامان ماهان
9 شهریور 92 10:39
الهی دورت بگردم الی جون چقد سر صبحی به این شیرین زبونیات خندیدم خاله...
هزار ماشالله گلم که چقد تو این عکسا جیگرخوردنی شدی


خدا نکنه خاله مهربونم شما چشمات قشنگه آیسان جونم
آیسان مامان ماهان
9 شهریور 92 10:41
شیدا جونم بابت این عکسای خوشگل ،دستت درد نکنه عزیزم خیلی خیلی ناز شدن با این قالبها


آیسان جونم خجالتم نده دیگه کپی از سایت که هنر نیست اما از انرژی مثبتت ممنونم


آیسان مامان ماهان
9 شهریور 92 11:51
ای وای شیدا جونم تند تند کلی برات کام گذاشتم الان متوجه شدم همچین جو منو گرفته که یکی در میان کد امنیتی رو زدم


ای جووووونم دوست جون مهربون همیشه ازت انرژی میگیرم و وقتی میبینم برام پیغام گذاشتی کلی خوشحال میشم به قول الینا دوست دارم یه عالمه هر چی بگم بازم کمه
آیسان مامان ماهان
9 شهریور 92 11:52
میگم عسلکم یه تجدید نظر در مورد نی نیه بکن هفت تا بچه سوای تر و خشک کردن و مراقبت حسابی خرج داره خاله... فردا پس فردا نگی کسی بهم نگفتاااااااا


آیسان جون کوتاه نمیاد که نمیاد . وقتی بهش میگم مامانی 7 تا خیلی زیاده میگه :مامانی نگران نباش میزارمشون مهد. بیان پیشت خوشحال میشی ها
مامان مریم
11 شهریور 92 13:09
وای چیکار میکنی شیدا جان با این وروجک خانوم...خیلی خندیدم


هیچی مریم جون از لحظه لحظه بودن با او لذت میبرم و البته بعضی وقتا هم از شیطنت هاش ....
مهتاب خوشگلم را ببوس گلم
مامان بابای الیسا
15 شهریور 92 1:18
عزیز دلم دختر خوشگلم همه جوره نازییییییییییییییییییییییی گلم قرتی خانم دوست داره حسابی به خودش برسه عزیزمیییییییییییییییییییی


شما لطف دارید خاله مهربون .
هزار تا برای شما و الیسای ناز و خوشگل خودم
مامان دو بهونه قشنگ زندگی
17 شهریور 92 23:58
اااااااااااااااااااااای جونم کلی خندیدم ( به سلامتی اونم تو مشهد)

بله الان خودم هم خندم میگیره اما اون لحظه ....
مامی کیانا
18 شهریور 92 12:19
وای که چقدر خندیدم از شیرین زبونیها و شیطنت هات
پس بچه داری تو شکمت آره
مامان شیدا خوش بحالت هفت تا نوه ترگل ورگل و ریزه میزه دوروبرت رو پر میکنه اصلا احساس تنهایی نمیکنی
حالا بزن به سلامتی


واقعا خوش به حالمه الینا میبینه مامانش که یه دونه آورده با کلی سلام و صلوات میخواد بچه ام جبران کنه . پس میزنیم به سلامتی همه عروسکای خوشکلمون
مامان ترنم
18 شهریور 92 12:20
چه دخمل نازي، خدا برايتان نگهش دارد.


ممنونم مامانی مهربون ماشالله شما هم دخمل نازی دارید خدا حفظش کند ممنون که به ما سر زدیدخوشحال میشیم بازم به ما سر بزنید
محبوبه مامان الینا
19 شهریور 92 11:31
وای خدا چقدر این الینا جون ما بلا و شیرین زبونه ماشاله
قضیه نی نی خیلی خنده دار بودجالبه الینای من هم همیشه میگه ببین شچمم باد کرده آخه نی نی دارم توش
وای به قضیه نوشابه و توجیهش هم خیلی خنده م گرفت
الینا جون بزن به سلامتی خودت و خونواده ت
اینم از آثار مخرب ماهواره


امان از دست این بچه ها آره والله وقتی میگن ماهواره خوب نیست میگیم چرا تا اینطوری سرمون نیاد باور نمیکنیم .الینا جونم رو میبوسم هزارتا