الیناالینا، تا این لحظه: 15 سال و 4 ماه و 14 روز سن داره

الینا فرشته کوچک خوشبختی

یک روز زیبای آبان ماه در طبیعت

1392/8/13 0:06
نویسنده : مامان شیدا
2,154 بازدید
اشتراک گذاری

 

      دختر ناز من

شاهزاده خانوم من روز جمعه صبح به پیشنهاد شما برای گردش در کنار رودخانه به جاده چالوس رفتیم .غذا هم با خودمان نبردیم تا آقای پدر برایمان از رستوران غذا بگیرد اصلا اون روز مادر خانومی کار را تعطیل کرده بود حتی برداشتن تنقلات و چای و ... حاضر کردن شما هم بر عهده پدر گرامی بود خلاصه به راه افتادیم و کلی خوش گذراندیم پدر عزیز از رستوران یکی از آشنایانش که در ماهان بود برایمان غذا گرفت و رفتیم کنار رودخانه اتراق کردیم . مشغول خوردن شدیم که میهمانان ناخوانده سر رسیدن آنها کسانی نبودند جز زنبورهای زرد وحشی 47.gif47.gif.و ما مجبور شدیم قسمتی از کبابهایمان را به آنها بدهیم تا از نیش زدن ما صرف نظر کنندکه این ترفند کار ساز شد . شما هم که علاقه ای به خوردن کباب نداری طبق معمول با یکی دو تالیوان نوشیدنیPeixolat برگر Peixolat پیتزا Peixolatسر خود را گرم کردی و با گفتن جمله معروف الهی شکر مسی(مرسی) به طرف رودخانه رفتی و داد و فریاد ما که هوا سرده سرما میخوری افاقه نکرد و پس از چند دقیقه سرا پا خیس آمدی که : مامانی یخ کردم  و ما که همیشه یک کمد لباس همراه خود داریم مشغول تعویض لباس شدیم و همزمان کلی غر زدیم . به پیشنهاد پدر عزیز قرار شد که چای و شیرینیVSAT 2012 VSAT فنجان قهوه را کنار سد میل نماییم تا از منظره غروب خورشید دریاچه لذت ببریم . وقتی مشغول خوردن شیرینی بودیم یک هاپو گرسنه th_V08garden_22 به طرفمان آمد که شما و پدر با دادن بیسکوییت از او پذیرایی کردید من که باورم نمیشد این حیوان زبان بسته از گرسنگی بیسکوییت بخورد  تعجب !!!!! تا حالا شنیده بودیم سگ ؛ گربه و گوشت میخورد یا استخوان اما متفکر... شما که به وجد آمده بودی پفک و نارنگی هم بهش دادی که او نخورد و گفت :سگی گفتن آدمی گفتن .نیشخند  خلاصه بعد از انداختن کلی عکس به طرف منزل به راه افتادیم    

 

        عروسک من

        خندونک من

        الی و رودخانه

        شیطونک

       الینا و خرگوشی

       دخی در حال گشت و گذار

       دختر ناز مامان

       الی موقع غذا

       کنار سد

       عروسک چایی خور من

           پدر و دختر مشغول دادن بیسکوییت به هاپو !!!!

       الی و پدر در حال غذا دادن به هاپو

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (18)

مامی کوروش
18 آذر 92 8:36
شیدا جون بزنم به تخته خوب داری بروز می کنی ها ! همیشه به گشت و گذار چقدر خوبه که این همه می رید جاده چالوس . منم خیلی دوست ش دارم وای به ندرت فرصت می کنیم بریم
مامان شیدا
پاسخ
فریما جون از ترس شماست که دیگه بهم نخندی می خوام برسونم به تولد الینا و بدم سی دی کنند . راستش یه جورایی عاشق جاده چالوس هستیم.و اولین گذینه برای فرار از زندگی شهری آنجاست
ابجي سجا
18 آذر 92 12:51
ماشاءالله
مامان شیدا
پاسخ
مرسی عزیزم که به ما سر زدی
مامان آیسو وآیسا
18 آذر 92 18:33
وای چه جای قشنگی...چه عکسهای خشگلی...چه دخمل نازززززززززززززززززززززززززززززززززززززززی همیشه به شادی وگردش دوست جووونم...خوش باشید
مامان شیدا
پاسخ
مرسی عزیزم جای شما خالی
مامان سینا
18 آذر 92 20:37
وااااااااااااااای خوش به حالتون من عاشق جاده چالوسم ایشالا همیشه به تفریح باشید
مامان شیدا
پاسخ
مثل من پس بزن قدش ممنونم از دعای قشنگت دوست خوبم . سینا جون رو ببوسید
محبوبه مامان الینا
19 آذر 92 10:46
چه شنل خوشگلی
مامان شیدا
پاسخ
چشماتون قشنگ میبینه محبوبه جون .قابل شما رو هم نداره عزیزم
مامان سینا
21 آذر 92 19:37
وااااااااااااااااای خوش به حالتون من عاشق جاده چالوسم ایشالا همیشه به خوشی و گردش
آیسان مامان ماهان
27 آذر 92 11:51
احححححححححححححححححححححح واقعناااااااااااااااااااااا من عقلمو دادم دست صالحین کجاها بردن عقلمووووووووووووووووووو،من این همه دید زدم این پستو چرا ندیدددددددددددددم وای وای وای بر منننننننننن...یکی منو دریابهههههههه
مامان شیدا
پاسخ
امان از رفیق بد .... برای اینکه آیسان جونی حالش سر جاش بیاد صلوات .
آیسان مامان ماهان
27 آذر 92 11:52
من این پستو با پست پارک ارم و شرط بندی سر بازی و اینا اشتب گرفتم
مامان شیدا
پاسخ
قربون اشتباهات عـــــــــــــــــــزیزم
آیسان مامان ماهان
27 آذر 92 11:54
شیدا جونم شمام یه وخ خدایی نکرده تشریف نیاریناااااااااا،والاه..اییییییییییییییییییش . . شوخی کردماااااااااااااااااااااااا،شما عزیز دلین،از نوع دلنشیناش...
مامان شیدا
پاسخ
من من من بیچاره که هر وقت وب الی رو باز میکنم اول کلیک میکنم روی اسم ماهانی قند و نبات این همه تهمت ای خدا به کی بگم
آیسان مامان ماهان
27 آذر 92 11:55
راستش داشتم با خودم فک میکردم،شب یلداتونو بیام حتما ببینم کرسی سال پیشتون حسابی تو ذهنم بود،میخواسم با اجازتون شب یلدامونو اونجوری بسازم بنابه دلایلی نشد...
مامان شیدا
پاسخ
چرا عزیزم نکنه به خاطر فوت خاله خدا بیامرزتون . خداوند رحمتشان کنه چه عیبی داره دور هم جمع بشید و برای شادی روح اون مرحوم هم کلی فاتحه و صلوات بفرستید
آیسان مامان ماهان
27 آذر 92 11:57
چه گردشی بوده البته بیشتر به کام دوست جونی خودمون
مامان شیدا
پاسخ
تازه کلی هم غر زدم که غذا خوب نبود و اینجام جاس که نشستیم و ...چرا در دیزی وازه و....
آیسان مامان ماهان
27 آذر 92 11:59
چه آقای پدر خوبی،،میگم اونروز روز زن نبود احتمالا که همه کارا رو همسری انجام دادن
مامان شیدا
پاسخ
نه عزیزم روز تـــــنــــــبـــــلــــــی زن بود
آیسان مامان ماهان
27 آذر 92 12:00
چقدم مهمون ناخونده داشتین این کباب خوردن زنبوراتون تو حلقمممممممم اما این نارنگی و پفک خوردن هاپو رو کجای دلم بزااااااااارم
مامان شیدا
پاسخ
هاپو که نوش جانش زنبورا حالمون رو گرفتن بی معرفتا
آیسان مامان ماهان
27 آذر 92 12:02
ایشالله همیشه به شادی و سخاوت برا حیوونای زبون بسته عزیزان دلم..
مامان شیدا
پاسخ
درس اخلاقی این پست چی بود دلبندانم :ناهار و عصرانه خودتان را به حیوانات بدهید تا کودکانتان یاد بگیرند
آیسان مامان ماهان
27 آذر 92 12:04
شیدا جونم عکسهاتون محشرن،کی چشممون به جمال خودتون منور خواهد شد،خواهر جوووونم عاااااااااااااااااایا؟؟؟نمیخواین از خودتون برا الینا جونم یادگاری عکس بزارین عزیزم
مامان شیدا
پاسخ
میترسم عکسم رو بزارم بخوره تو ذوقت دیگه نیایی پیشم . از ترس آقای همسری
آیسان مامان ماهان
27 آذر 92 12:08
میگم شیدا جونی من اینهمه زحمت میکشم میرم زیارت اینور اونور،دعام دامن شما رو میگیره،،آقای شوهری چه خوش خدمتهایی که بهتون نمیکنن...چجوریااااااااست؟؟؟ اینجوری میشه
مامان شیدا
پاسخ
خوب دیگه دوست خوب به این میگن که برای دوستش دعا کنه من هم اگه گذرم به قم افتاد حتما برات دعا میکنم
آیسان مامان ماهان
28 آذر 92 10:50
آره عزیز دلم یه علت اساسیش فوت خاله جونیم و پدر شوهر آبجی فاطیمم ،،هستش ...شایددم یه مختصر جشن گرفتیم هنوز نمیدونم،ولی برنامه ای که داشتم پا نداد
مامان شیدا
پاسخ
آخیش خدا رحمتشان کند . امیدوارم شب خوبی داشته باشید
آیسان مامان ماهان
28 آذر 92 10:52
میگم شیدا جونی چه مزاحمتی ،چه حرفیه شما عزیز دل مایین،شمارمم اونا خودشون خواستن که دادم،شمام اگه افتخار بدین save کنین گاهی یه جوکم شما بدین چی میشه..از اون دست جوکا که میخواستم به صالحین بگم و نگفتمااااااااااااااااااا
مامان شیدا
پاسخ
حتــــــــــــما جوک برات بفرستم در حد ....