شب یلدا 92
دختر ناز و قشنگم امسال برای شب یلدا کلی برنامه ریزی کردم ومثل سالهای قبل همه را (خواهر برادر هایم و خاله فرح ) دعوت کردم و کلی برنامه برای سر گرمی و شام و تنقلات داشتم . تم رو هم انار انتخاب کردم که با سال قبل که هندوانه بود فرق کند . غافل از اینکه مریضی به سراغم می آید و تمام نقشه هایم را نقش بر آب میکند . با اوج گرفتن عفونت ریه و تب و بی حالی دو روز قبل از شب یلدا به خاله فهیمه گفتم که به همه خبر بده مهمانی کنسل شده .ا ز این موضوع خیلی ناراحت بودم دلم میخواست شب قشنگی رو برات درست کنم اما قادر به بلند شدن از رختخواب نبودم . خاله فرح (خاله من )به خاله فهیمه گفته بود هر سال خانه آنها جمع میشدیم اما حالا که مریض است دلم نمی آید شیدا تنها باشد از طرفی میترسم بریم و باعث اذیتش بشویم . که من پیشنهاد دادم شما بیایید و خودتان غذا درست کنید و از خودتان پذیرایی کنید من هم تا جایی که توانستم پیشتان میشینم و اگر حالم بد شد میروم و استراحت میکنم .فرشته من دلم نمی خواست شب یلدایت به خاطر من خراب شود . روز شنبه تمام قدرتم رو جمع کردم و با خاله فهیمه باسلوق و کاکائو با تزیین انار درست کردیم و سبد بالون رو که هدیه ای بود برای شما دختر ها و تل و گل سینه با تم انار آماده کردیم . روز یک شنبه هم با اینکه تمام بدنم میلرزید و قدرت ایستادن نداشتم با خواهری رفتیم آشپز خانه و اون شروع کرد به درست کردن غذا و من هم کار های نشستنی مثل انار دون کردن و تزیین هندوانه و چیدن میوه و آجیل و ....انجام دادم خلاصه کرسی علم شد و بسات پذیرایی برپا . برای تو و مهتا بابایی لباس محلی تهیه کرده بود که تنتان کردیم که خیلی خوشتان آمد و جمع میخواندند و دست میزدند و شما با ریتم آنها کلی شمالی و ...رقصیدید و همه را سرگرم کردید . خلاصه کلی گفتیم و خندیدیم و فال حافظ گرفتیم و ...خدا را شکر به همه خوش گذشت و شما عروسک قشنگ من خیلی خوشحال بودی و من با اینکه چند نوبت مجبور شدم برای استراحت به اتاقم برم از این بابت شاد بودم که به شما وبابایی و مهمانهای عزیزمان خوش میگذرد .این هم چند عکس یادگاری از شب یلدای 92
الینا در کنار کرسی
کرسی شب یلدای ما
انار دون کرده مدل پارسالی رو بیشتر دوست داشتم اما نمی خواستم مثل هم باشه
آجیل و میوه های خشک کرده که خودم خشک کردم
هندوانه شب یلدا
باسلوق کار مشترک من و خواهری
هدیه و تنقلات الینا در بالون
خاله فرح و الینا و مهتا پای کرسی
دخترا در حال رقص شمالی
بقیه عکسها در ادامه مطلب
الینای ناز من و هدیه شب یلداش
دخترا مهربون میشوند
شیطونک ها آماده برای ناخونک زدن به لواشک ها
جمع خانواده مشغول خوردن انار
ژله انار که خیلی خوشمزه بود
این هم میز شام که خواهر عزیزم زحمتش رو کشیده بود فهیمه جان بابت همه زحمتات ممنونم
و این هم الینای من در لباس کردی