جشن شب عید
الینای خوب و نازم روز 27 اسفند ماه مهد کودک به مناسبت آغاز بهار جشن گرفته بود و هنرمنداش 50 تا فرشته آسمونی بودند که یه سری برنامه خیلی قشنگ رو به زیبایی اجرا کردند اون فرشته ها شما و دوستای نازت بودید که بعد از ظهر خیلی قشنگی رو برای ما ساختید .برنامه تان با سوره والعصر که به زبان انگلیسی بود شروع شد وبعد نیایش و سرود ای ایران و سرود خوش آمد گویی ونمایش زبان -باله و ژیمناستیک -سرود گل پامچال - پرده خوانی شاهنامه -شعر سیب فروش -سفره هفت سین -سرود حاجی فیروز -و در آخر هم دادن جوایز که خودمان برایتان تهیه کرده بودیم و برنامه آتیش بازی . شما دو روزی بود که مریض شده بودی و به ضرب دارو و آمپول توانستی به جشن برسی و به خاطر خواب آور بودن دارو ها در تمام مراسم خمیازه میکشیدی که در عکسها هست .توی سالن یه هفت سین قشنگی درست کرده بودند که بجه ها کنارش عکس گرفتند . هر خانواده میتوانست با خود مهمان بیاورد که ما هم خاله فهیمه و دایی امیر را به اتفاق خانواده شان دعوت کردیم .در بین برنامه های شما فرشته ها ی کوچولو مجری برنامه برای والدین برنامه های شاد اجرا میکرد که مسابقه یکی از آنها بود که بابایی در یکی ازمسابقات به اصرار مدیر مهد و فیلمبردار و صد البته خاله فهیمه شرکت کرد که در سی دی جشن هست . برای دختران لباس متحدالشکل باله تهیه کردیم که در رقص باله به تن کردید و برای هر برنامه یک لباس محلی پوشیدید در آخر هم به هر یک از بچه ها یک تنگ ماهی قرمز یک گل پامچال و کارت پستال که الهام جون مربی مهد زحمت درست کردنش را کشیده بود هدیه دادند . .این هم جندتا از عکسها که از فاصله دور خودم با دوربین گرفتم .
لباس باله که گل سر و پا پوش هم داشت
بابایی در حال لب خوانی موسیقی سنتی
در کل عصر خوبی بود از تو گل زیبای زندگیم ممنونم که به خاطر وجودنازنینت این لحظات شاد و شیرین را تجربه کردیم .